آرايه هاي ادب ( قسمت اول)
تاثير ادبيات در فهم ساير دروس
مقدمه
تحقيقات سالهاي اخير نشان مي دهد كه عدم توجه به درس ادبيات فارسي بخصوص در سال هاي اوليه تحصيل منتج به اين شده است كه فراگيران در دروس ديگر نيز دچار ضعف شده و در فهم ساير دروس دچار مشكل شوند. ادبيات به عنوان درس "مادر" بايد در صدر توجه دبيران محترم قرار گيرد تا مهارت خواندن كه يكي از اهداف مهم آموزشي است؛ انجام پذيرد. چرا كه خواندن نه تنها يكي از مهم ترين مهارت هاست بلكه از ضروريات بشر محسوب مي گردد. در واقع نه فقط درس ادبيات فارسي ،بلكه انگيزه يادگيري تمام دروس كم و بيش به ميزان مهارت خواندن ارتباط دارد. "خواندن" و "درك و فهم" دو فرايند مرتبط با يكديگرند و زماني كه مهارت خواندن به درستي انجام نگيرد؛ فرايند دوم كه همان
درك و فهم متون نوشتاري است؛ انجام نخواهد گرفت. مستندهاي فراواني وجود دارد كه ادبيات را زير بناي يادگيري موفقيت آميز مي دانند . بهره گيري از ادبيات در ياد دادن براي ياد گرفتن شامل تمامي انواع آن مي شود، مانند داستان گويي، داستان خواني، كتاب خواني، شعر و سرود، نوشتن ، نقد كردن، تحليل كردن و.... .
استفاده از روش تدريس فعال و همگام با روز، روش هاي تدريس معلم را ويژگي خاص مي بخشد. هدف از ......
ادبيات چيست؟
نويسنده: آنتوني بورگس
ترجمه: صدرالدين انصاريزاده
موضوعاتي را كه در مدارس ميخوانيم ميشود به دو دسته تقسيم كرد: علوم و هنرها. علوم، شامل رياضيات، جغرافيا، شيمي، فيزيك و مانند آنهاست. طراحي، نقاشي، مدلسازي، دوزندگي، نمايش، موسيقي و ادبيات هم در ميان هنرها قرار ميگيرند. هدف از تحصيل، كمك به تطابق افراد با جامعهٔ نظاميافته است. به همين سبب، در طول تحصيلمان موضوعاتي را ميخوانيم كه در يك جامعهٔ سامانيافته، از اهميت بسياري برخوردارند؛ هنر و علم.
آيا واقعاً اين درست است؟ ما در يك روز معمولي نشانههاي اندكي در رابطه با علوم و هنرها ميبينيم. يك انسان معمولي صبح از خواب بيدار ميشود، به سركارش ميرود، تا شب چند بار غذا ميخورد، روزنامه ميخواند، تلويزيون تماشا ميكند، به سينما ميرود، دوباره به رختخواب برميگردد و ميخوابد و صبح فردا بلند ميشود و دوباره روز از نو روزي از نو. مگر اينكه بر حسب اتفاق، يك نفر دانشمند يا متخصص باشد و گرنه تجربيات آزمايشگاهي و فرمولها در زندگي اكثر ما جايگاهي ندارد. يا اينكه اتفاق خاصي افتاده باشد كه ما شاعر، نقاش، آهنگساز يا معلم اين رشتهها باشيم. و گرنه به نظر ميرسد هنر، تنها مربوط به بچه مدرسهايها است. با اين حال هميشه مردم گفتهاند و هنوز هم ميگويند كه مفاخر تمدن ما دانشمندان و هنرمندان بزرگاند. يونان باستان به خاطر رياضيداناني همچون ايوكليد و فيثاغورس، شاعراني مانند هومر و درامنويساني ماند سوفوكلس هنوز به ياد آورده ميشوند. در طول دو هزار سال ممكن است سرداران و سردمداران فراموش شوند اما انيشتين و مادام كوري و برنارد شاو و استراوينسكي، ياد دوران ما را زنده نگاه خواهند داشت.........